اندر احوالات شهر من
وقتی اتفاق هائی نظیر پلاسکو و حادثه ی اخیر مجلس در شهر رخ میدهد، مردم ما به دسته های مختلفی تقسیم می شوند، یکی آن دسته که لیوان آب دستشان است زمین میگذارند و به محل حادثه میروند، که البته میشود این حرکت خودجوش مردمی را از دریچه های مختلف نگاه کرد؛ مثلن به صدا و سیما و اخبار اعتقاد و باوری ندارند، میخواهند شخصن از نزدیک با حادثه اجین باشند، حتا به قیمتِ گلوله خوردن! دسته ی بعدی آن قسمت از دوستان اند که لیوان آب را زمین میگذارند اما به دلایل مختلف، مثل بُعد مسافت و امثالهم این مهم را از دست میدهند و مینشینند برای این اتفاقات جوک میسازند! از این قسمت های مردمی در این شرایط میشود به یک گروهی از افراد مثلن پُر مطالعه اشاره کرد که شب حادثه میز گرد تشکیل میدهند و در رابطه با این موضوع که آیا با توجه به اینکه داعش این جنایت را گردن گرفته است، کار، کارِ داعش بوده است یا چی؟ که یکی از آن طرف بلند شد و گفت: سیانور من را یاد مجاهدین خلق میاندازد و یادی کنیم از شهریورِ سال شصت! و خب قاعدتن یک دسته هم خودِ افرادی هستند که مستقیم با حادثه من تو من هستند، از این دسته میتوان به نماینده هائی اشاره کرد که با وجود حملهی تروریستی به مجلس، زخمی و کشته شدنِ هموطنان خود، از خود سلفی تهیه کردند و با عنوان همین الآن صحن مجلس در صفحه خود با دوستانشان به اشتراک گذاشتند...
_ ما چرا اینجوری هستیم؟
- ۹۶/۰۳/۱۹
ما چرا اینجوری هستیم؟:-|
البته دسته بندی محدود بودا:دی
دسته های دیگه هم هست