گوشه و کنار
جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۳ ب.ظ
اول آنکه ما می توانیم از کوچک تر از خود هم پند بگیریم، و پذیرفتن این مهم نیاز به روحیه ی انعطاف پذیر و منطق دارد. متاسفانه بنده چندی از دوستان از خود بزرگ تر را اینگونه از دست داده ام. تا جایی که طرف متقاعد شد که کاری که می کند درست نیست، اما سعی نکرد آن کار را درست کند، رابطه ش با من کمتر شد.
دوم، بیشتر وقتها قدم زدن در خیابان های آشنا، یا نشستن در خانه را ترجیح می دهم به هرگونه مهمانی و دورهمی و جشن. امشب عروسی دختر خاله ام بود، ( یادش بخیر، هم سن هم بودیم، چقدر بچه ها زود بزرگ می شوند و عروسی می کنند.) نشستن در خانه و دیدن سریال را برتر از نشستن در تالار و شنیدن موزیکِ "ای قشنگ تر از پری ها" دانستم.
سوم، کاش انسان ها خواب تابستانی داشتند.
دوم، بیشتر وقتها قدم زدن در خیابان های آشنا، یا نشستن در خانه را ترجیح می دهم به هرگونه مهمانی و دورهمی و جشن. امشب عروسی دختر خاله ام بود، ( یادش بخیر، هم سن هم بودیم، چقدر بچه ها زود بزرگ می شوند و عروسی می کنند.) نشستن در خانه و دیدن سریال را برتر از نشستن در تالار و شنیدن موزیکِ "ای قشنگ تر از پری ها" دانستم.
سوم، کاش انسان ها خواب تابستانی داشتند.
- ۹۶/۰۴/۱۶