درامافون

پیوندها

خواهرانه

سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۷ ب.ظ
باتوجه به اینکه آنطور که باید پیش هم نبودیم، همیشه سعی می کردم به او نزدیک شوم، مثل یک دوست، اما زیاد وارد در این قضیه نبودم و آنچنان که انتظار می رفت پاسخ نمی گرفتم. تا شب گذشته که او برخورد من با یک قضیه ی جدی در زندگی ام را دید. امشب احساس نزدیک تر بودن بهش را دارم.

پ.ن|
آدم ها تا زمانی که اطلاعاتی از شما نداشته باشند، به شما نزدیک نمی شوند، این یک امر طبیعی ـست، خواهر و غیر خواهر هم ندارد.

پیشنهادی، بی کلام، دوست دارم باهاش برقصم| Deliverance
  • ۹۷/۰۴/۱۹
  • مهر ارسنج

نظرات  (۸)

  • خورشید ‌‌‌
  • من همیشه در این مقوله دچار ضعف بوده‌م. هیچ‌وقت نتونستم برادرم رو به دنیای خودم راه بدم.

    پیشنهاد خوبی بود. ولی واقعا نمی‌دونم چه‌طور می‌شه با این رقصید. :/ خلاقیت ندارم.
    پاسخ:
    برادرا گناه دارن خب -_-

    دیگه دیگه، باید رقاص باشی :دی
  • روُباست ‌‍
  • عه شما خواهر داشتین؟!
    پاسخ:
    بلی ^_^
  • روُباست ‌‍
  • بعد از سه سال از آشنایی باهاتون خوشوقتم پس! د:
    پاسخ:
    استدعا دارم :))
    یک برادر هم دارم!!!
  • روُباست ‌‍
  • :)))))
    پاسخ:
    اینم نمیدونستید؟ :))
    گفته بودم که :دی
  • روُباست ‌‍
  • یُحتمل نخوندم پستی رو که اینو توش گفته بودین! تو ذهن من تک‌فرزند بودین!!!
    پاسخ:
    فرزند ارشدم.
  • روُباست ‌‍
  • دیگه حالا کوتاه بیاین، تو چند ساعت اینهمه بهم ریختن پیش‌فرض‌های ذهنی مخاطب چرا؟! (انصافاً فک نمیکردم فرزند بزرگ باشین! دیگه تهش کوچیکترین فرزند خانواده!)
    پاسخ:
    تازه می خواستم بگم... نه دیگه کوتاه میام :))
    کوچک ترین؟ جدی؟ :دی
    کوچکترین خوبه یجورایی، الآن مثلن برادرم عرشیا داره حال میکنه :))
    بچه های اول جاده صاف کن هستند.
  • روُباست ‌‍
  • عه عه عرشیاااااا! یادم اومد! همون که نوزاد کوچکی بود!؟ عجب حافظهٔ بی‌مصرفی دارم خدایی :|
    گفتین کوچیک‌تر، سن راهنمایی-دبیرستان‌طور اومد به ذهنم نه سن عرشیا!
    پاسخ:
    خیلی کوچیک تر :))
    3 سالشه هست.
  • روُباست ‌‍
  • آره یادم اومد، یه پست خطاب بهش نوشته بودین... یه جوری تو ذهنم نوزاد مونده بود که گفتین سه سالشه جا خوردم، انگار نه انگار که سه سال پیش نوزاد بود!
    خدا برای همدیگه حفظتون کنه
    پاسخ:
    عمرمون داره می گذره خواهر :دی
    سلامت باشید