درامافون

پیوندها

پشت پاکت نامه ی زرد

جمعه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۰۱ ب.ظ
او گفت، و من دقیقن خاطرم است! گفت وقتی ناراحتی انگار تمام غم های عالم روی دلم است. بمیرم برای دلت که این روزها ناراحتی هایم تمامی ندارند. دلم می خواهد فقط بنویسم، خودکار بیت المال را گرفته ام دستم و روی پاکت نامه ای زرد رنگ می رقصانم، حتا بی آنکه به کلمات بعدی ای که قرار است بنویسم فکر کنم! حروف یکی پس از دیگری روی مقوای زرد رنگ خودنمایی می کنند، قلم از جوهرش مایه می گذارد و هوا هم که گرفته ـست.
اصلن منظور از هوای گرفته چیست؟ اصلن چرا هوا می گیرد؟ یا اصلن هوا خودش را برای چه کسی می گیرد؟ چرا وقتی هوا می گیرد، دل ما هم می گیرد؟
چرا باید از اتاق کنار صدای این موسیقی "ای حرمت" بیاید؟ چرا باید ابر و باد و مه خورشید دست در دست هم دهند تا من بروم به اسفند ماهِ سال نود و دو؟ به نیمه های شب که برف می بارد و گوشه ی صحن انقلاب نشسته ام، دانه های برف را در نور نورافکن ها نگاه می کنم، هشت بار صدای دینگ دینگِ ساعت را می شمارم و این موسیقی پخش می شود...
آری، نیمه های شب، صحن انقلاب، اسفند، خلوت، خلوت، خلوت... برف می آید، کسی تمام خستگی های دنیاـَش را گوشه ی صحن نشانده و با تمام بغض ـش آرام می خواند: لایق وصل تو که من نیستم...

پ.ن|
ی دفتر دارم که توش چیز میز نوشتم، لاش چیز میز گذاشتم، دوستش هم دارم، ی سر رسید برای سال نود و یک هست. بعضی وقتها بهش ی نگاهی میندازم. مثلن انتهای اسفند سال نود و شش نوشتم سال یک هزار و سیصد و نود و کـــــــِـــش، نمیخواهی تمام ـشی؟ الآن دیدم اون پاکت نامه، اون قسمتی که توش نوشتم رو بریدم، گذاشتم لای دفتره! تاریخش برا انتهای آبان نود و چهار هست! اون موقع اوایل دوران سربازیم بود. تو این پاکت زردا نامه می ذاشتم و می فرستادم اینور اونور!

پ.ن2|
به نظرم نگه داری چیزایی که توش کلی خاطره ـست، اشتباه ـست. مثل همین دفتره که من دارم، یا یسری پوشه از عکسام، یا گلدون یادگاری مثلن، اصلن خاطره اگر خوب هم باشه باز هم ناراحت کننده ـست! چون گذشته!

پ.ن3|نسل های آینده یسری روباتِ بدون احساس هستند، که واقعن راحت زندگی می کنند.

کاور موزیک Creep از Radiohead
  • ۹۷/۱۲/۲۴
  • مهر ارسنج