خرماپزان
سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۳۴ ب.ظ
چند روز قبل که فلان جا کاری داشتهام و همانطور که قدم میزدم باری به سرم افتاد که یک باکس آب معدنی تگری فراهم کنم! فراهم کردم و آن را با خود خِر کش کردم و هرکس که دیدم دارد از گرما مایع وجودش را با تعرق بیرون میریزد را، یک آب معدنی هدیه دادم... واکنش ها قشنگ بودند، انگار که درست به موقع و سر بزنگاه به دادشان رسیده باشم و خوشبختانه روی لب همهشان لبخند نشست... خودم از این کارم خوشم آمد و امروز هم در همان راستا خیلی رندوم طور فلان خیابان را شیرینی پخش کردم! ملت با لبخند میپرسیدند به چه مناسبت؟ من هم با لبخند به هرکس یک جواب میدادم! مثلن ورود به تابستان، یا سه شنبه های دانمارکی، یا موضوع آزاد و امثالهم...
و اینکه پل گیشا را جمع کردند، دارم فکر میکنم حالا چطور زیر پل گیشا قرار بگذاریم؟ حال غریبیست! مثل امروز صبح که از زیر پل گیشا، روی پل گیشا معلوم بود...
- ۹۸/۰۴/۰۴