درامافون

پیوندها

رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۴۱ ق.ظ
...چقدر احساس هیچی بودن دارم وقتی جز نگاه کردن با چشمانم، کاری از دستانم بر نمی آمد. کاش می دانستم کارم به اینجا می رسد، آنوقت بیشتر نگاه ـت می کردم! دوست دارم رو کنم به همه ی بزدلان و فریاد بزنم که: دوست داشتن جگر می خواهد! چراکه باید جگرت بسوزد... .
تصویر، یکی از هدر های وبلاگ قبلیِ رضا پیران است، آن زمان که این عکس را ذخیره می کردم، هیچ ایده ای نداشتم که احتمال آن است که یک شب، نگاه ـش کنم و غصه بخورم.
پ.ن| سرده...
  • ۹۷/۱۰/۰۴
  • مهر ارسنج