درامافون

پیوندها

غر غر

شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ ب.ظ

میدونی؟  ما اینجا خیلی دغدغه داریم، مثلن از خیابون که می‌خوایم رد بشیم چپ و راست رو نگاه می‌کنیم که ماشین و موتور نیاد، پشت سر رو نگاه می‌کنیم که گوشی‌مون رو ندزدن! همه‌ش دنبال قیمت این و اونیم،  نوسان قیمت تو همه‌چی خودش شده یه دغدغه، وضعیت مملکت اونقدر رو هواست که نمیشه برای هفته بعد تصمیم گرفت، خود زندگی کردن شده دغدغه! قبل از این کرونا یه آنفلانزا اومده بود که طرف میرفت تو بخش مراقبت های ویژه!بعد هی گفتن کرونا ایران نیومده، ما ندیدیم، مورد نداشتیم، اینقدر این دروغ رو گفتن و واقعیت رو نگه داشتن تا شب انتخابات مجلس! حالا از پریشب که گفتن کرونا اومده تو ایران ملت کنارشون سرفه میکنی حالت دفاعی میگیرن، یعنی یه ترسی تو جون مردم انداختن که فکر میکنم خیلی ها از ترس بمیرن قبلش...
حالا تو این اوضاع من نزدیک ۳ هفته‌ست که فقط سرفه میکنم، یعنی نه سرگیجه، نه بدن درد، نه آبریزش، نه چرک نه هیچی، فقط سرفه میکنم و برای همین صدام گرفته اینقدر سرفه کردم! اول رفتم پیش پزشک عمومی و براش موضوع رو توضیح دادم، یه مشت دارو برام نوشت، اومدم بیرون. فرداش رفتم پیش یه پزشک عمومی دیگه، نظرش با پزشک قبلی متفاوت بود و چند مدل دارو دیگه برام نوشت، بعدش رفتم پیش یه متخصص، اون یه نظر دیگه داد و آمپول و چرک خشک کن هم تجویز کرد، بعدش رفتم پیش یه متخصص دیگه، گفت ریه‌ت به یچیزی آلرژی پیدا کرده، یه مشت دارو دیگه هم اون نوشت... اینجا وقتی مریض میشی دغدغه ها بیشتر میشه، به تجویز و نظر دکتر ها نمیشه استناد کرد! ما بدجور گیر افتادیم تو این نسخه بتا از این نظام دوستان...
برای همین باید خیلی از اتفاقاتی که همه‌روزه در حال رخ دادن هست رو نادیده بگیرید، مثلن به درک که شهاب حسینی چی گفته! یا به من چه که استاد شجریان مرده یا زنده! واقعن مرده/زنده‌ش برام فرقی نداره و هیچ تاثیری رو زندگیم نداره، یا کرونایی که تو مترو ها بالا پایین میکنه... اصلن کل این زندگی نسخه‌ی بتا هست آقا، طرف با چین مشکل داره میره ویروس پخش میکنه توش! بعد چین به فاک میره و اقتصادش می‌خوابه، بعد که کل دنیا درگیرش شدن میان واکسنش رو می‌فروشن! بعد اینجا ما ناراحت هستیم که چرا داریم به چین ماسک می‌فرستیم؟ بعد فکرش رو نمی‌کنیم که این یه حرکت انسان دوستانه‌ست و همه دنیا دارن این کار رو میکنن، به تعداد مردم چین فکر نکردیم! اصلن ما بی‌فکر ترین مردم دنیا هستیم! من آدم دنیا دیده‌ای نیستم ها، ولی فکر نمی‌کنم برای این حرف نیاز به دیدن کل دنیا باشه. و البته تقصیر هم نداریم، آگاهی ندادن به ما... ما هنوز رومون نمیشه تو داروخونه به فروشنده خانم بگیم کاندوم میخوایم! چه انتظاری میشه داشت از میزان آگاهی مردم؟

من در سلامت کامل عقل می‌نویسم که از اینکه یک ایرانی هستم، متاسفم! من به معنای واقعی کلمه از ایرانی بودن و در ایران بودن رنج میبرم! من گاهی اوقات اینقدر عصبی میشم که از کورش کبیر شروع میکنم فحش دادن، میام جلو تا میرسم به حضرت آقا... آره... وصیت هم کردم که اگر یروز به امید خدا مردم، به هیچکس هیچ چیزی نگن تا کار های کفن و دفنم انجام بشه، خاکم خشک بشه و سنگ قبرم رو بندازن! بعد یه پیامک با عنوان: قطعه فلان، ردیف فلان، مهرداد ارسنجانی، برسه به دست کسایی که شماره‌شون رو تو دفتر تلفنم نوشتم!

اینه حال و روز یه جوون ایرانی... که از لحاظ بدنی خودش رو آماده کرده، ولی ذهنی... واقعن سخته واقعیت هارو نبینی... ولی چیکار میشه کرد؟ یه تسک منیجر باز کنی برای بستن تسک منیجر قبلی...!

  • ۹۸/۱۲/۰۳
  • مهر ارسنج