قوی بمون
اگر یه روز داشتید تو خیابون قدم میزدید و یهو دیدید یکی با شمشیر داره میدوه سمتتون که بهِتون حلمه کنه؛ فرار نکنید. خونسردی خودتون رو حفظ کنید، کفشتون رو در بیارید و دستتون کنید! سپس تیشرت یا حالا اگر خانم هستید شالتون رو بپیچید دور کفش و دست، اینجوری وقتی حملهکنه میتونید با دستتون دفاع کنید و آسیب نبینید. یا اصلن آقا واقعن راسته که میگن بهترین دفاع حملهست! اگر سلاح دارید بهش حمله کنید یا اگر ندارید، تو اون خیابون ماشینی چیزی پارک شده دیگه؟ آینهش رو میشکنی و ازش به عنوان سلاح استفاده میکنی!
بله دوست عزیز، تو زندگی یجا هایی مشکلات با شمشیر بهت حمله میکنن، ولی وقتی پشتت رو بکنی و بخوای فرار کنی؛ حتا نمیبینی چجوری خوردی! آره، زندگی همین دو روزه! ولی روز دومش از چهل سالگی تازه شروع میشه... اگر امروز جا بزنی، فردا باید بشینی حسرت بخوری! "این از اون و اینم از این"
حالا این، اگر با یه چیز روتین مشکل داریم، حداقل کاری که برای درست کردن این قضیه وجود داره اینه که برا خودمون بزرگش نکنیم! دیگه خودت بدترش نکن که، فقط ما نیستیم که با روتین ها مشکل داریم! مثل دست دادن یا بغل کردن یا احوالپرسی کردن مثلن، چمیدونم، نه خاصیم ، نه عجیب ، نه عن! ماخودمونیم و میتونیم بهترش کنیم.
پسر... یادمه بابام صبح میرفت سرکار آخر شب برمیگشت، ولی یادم نیست درکی که از این قضیه داشتم چی بود؟ کاش آدمی تو لحظه درکش میرسید! نمی رفت تا بیست بعد یهو به درک لحظهی بیست سال پیش برسه... پوف... چقدر خستهام و از وقت خوابم گذشته، دوساعته از سر کار برگشتم، چشمام رو ببندم صبح شده... پروژهی پررو ماندن.
خلاصه که من به آدمایی که زود جا میزنن نمیتونم احترام بذارم... پس، قوی بمون دوست محترم من.
- ۹۹/۰۲/۱۶